يكى از ميان اين همه كافى ، سرزنشم ميكنى ! به چه جرمى ، تو خود مجرم روزهاى پر دردى ، بى صدا آمدم ، تا نترسى ، فرياد از اين همه بى دردى
زشت يا زيبا ، كداميك . عاشقى عاشق باش ! كه عشق را بهاهنه كردى كه باشى ، حال سوختى ، اين بازى سوختن دارد ، به ياد گرگم به هواى روزهاى بچگى .
آرام باش ، كه آرامشى وجود ندارد ، تلخ باش كه تلخى را به كام تو گوارا تر است ، سرد باش كه گرماى تنت از آن ديگريست ، ناراحتى ؟ خدا به همراهت
:: برچسبها:
خدا به همراهت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0